یادمان باشد ، لابلای ابرها تکه ای رنگین کمان پنهان کرده ایم
تا فردا روزگارمان را سیاه و سفید نگذرانیم . . .
.
.
.
دیوارها اگر چه متهم به ایجاد فاصله هستند ، اما این دستان دیوار ساز ما است
که تبرئه میشوند . . .
.
.
.
سودای دلم قسمت هر بی سر و پا نیست / خوش باش که یک لحظه دلم از تو جدا نیست . . .
.
.
.
دم هرچی رفیقه گرم ، کمر هرچی نا رفیقه خم
روی هرچی بی مرامه کم ، برای دشمنات آرزوی زلزله بم
زیر چشم دشمنات نم ، ایشالا نبینی غم . . .
.
.
.
تک تک روزهایم را میسوزانم ، تا چشمکی شوم برای شب های بی ستاره ات . . .
.
.
.
خوشا آنان که در بازار گیتی خریدار وفا بودند و هستند
خوشا آنان که در راه رفاقت رفیق با وفا بودند و هستند . . .
.
.
.
گریه در چشمان من طوفان غم دارد ، ولی خنده بر لب میزنم تا کَس نداند راز من . . .
.
.
.
اگر باغ نگاهم پر ز خار است ، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم ، با بودن تو ، زمستانی ترین روزم بهار است . . .
.
.
.
احساس سوختن ، به تماشا نمیشود ، آتش بگیر تا بدانی چه میکشم . . .
.
.
.
کدوم رو دوست داری برات بفرستم !؟
قل(ب)م !؟
ر(و)حم !؟
ج(س)مم !؟
یا حروف توی پرانتز !!؟
.
.
.
بی سبب بر دروازه انگور بودن مانده ام …دست کدامین مهربان روزی شرابم میکند . . .؟
.
.
.
اندکی آهسته تر زیر این باران بمان ، ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند . . .
.
.
.
هیییییییسسسس !
صداشو در نیار !
اومدم یواشکی ببوسمت و برم !
.
.
.
من چه میدانستم دل هر کس ، دل نیست
قلب ها ز آهن و سنگ ، قلب ها بیخبر از عاطفه اند…. من چه میدانستم . . .
.
.
.
آنچه از روزگار بدست میآید ، با خنده نمیماند و آنچه از دست برود با گریه جبران نمیشود
خورشید فردا طلوع خواهد کرد … حتی اگر ما نباشیم . . .
.
.
.
میتونی سنک باشی و تبدیل به خاک بشی یا رود باشی و به دریا برسی
انتخاب با توست . . .
.
.
.
بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی …
امید آنکه آن کهنه رفته باشد به نیکوئی و این نو آید به شادی
.
.
.
عیب کار از جعبه تقسیم نیست ، سیم سیار دل ما سیم نیست
این هم هزاران طول موجش ، دیش احساسات ما تنظیم نیست . . .
.
.
.
کاش احساس نیاز دیدنت از وجودم چون وجودت دور بود
تا نسوزم در خزان آرزو . . .
.
.
.
من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس
هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت یا زیبا فقط خواب است و بس . . .
.
.
.
اگه خوابت اومد بیا تو چشام بخواب / اگه اشک نذاشت بیا تو قلبم بخواب
اگه صدای قلبم نذاشت من میمیرم ، تو سیر بخواب . . .
.
.
.
عشق مقدس است … و عاشق هیچگاه خیانت نمیکند . . .
.
.
.
من که گفتم این بهار افسردنی است / من که گفتم این پرستو مردنی است
من که گفتم ای دل بی بند و بار / عشق یعنی رنج ، یعنی انتظار
آه عجب کاری به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل . . .
.
.
.
یک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت
چهار فصل من بهار بود ، حیف / باد پائیزی بهارم را گرفت
اعتباری داشتم در پیش عشق / با نگاهی ، اعتبارم را گرفت
عشق یا چیزی شبیه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت . . .
.
.
.
اگر میخواهی در زندگی خوشبخت باشی ، هرگز به بدبختی کسی نخند . . .
.
.
.
چشمی به هم زدیم و دنیا گذشت / دنبال هم ، امروز و فردا گذشت
دل میگه باز فردا را از نو بساز / ای دل غافل دیگه از ما گذشت . . .
.
.
.
راز دل با یار محرم هم نباید باز گفت / روزی آن محرم اگر بیگانه شد تکلیف چیست ؟
.
.
.
بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشوند که چیزی به موفقیتشون نمونده . . .
.
.
.
عزیز دلم جدائی مکن / جهان کوچکیست ، بی وفائی مکن
ببخش عاشقت را و منت گذار / من که گریه کردم ، عاشق آزاری مکن . . .
.
.
.
یادمه که همیشه میگفتی :
برو من همیشه پشتت هستم ، ولی هیچ وقت فکر اون خنجر
که پشتت قایم کرده بودی رو نمیکردم . . .
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ، ولی با خفت و خواری ، پی شبنم نمیگردم . . .
.
.
.
سرزنشم مکن اگر از همه پا کشیده ام ، تبع لطیف آدمی ، با همه سر نمیکند . . .